مدیر وبلاگ
 
آموزشی و فرهنگی
این وبلاگ دلنوشته ها و تجربیات حقیر است در حیطه مسائل عملی و نظری در آموزش وپرورش که مشتاق پذیرش نظریات و انتقادات دوستانم.
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 9
کل بازدید : 3795
کل یادداشتها ها : 4
خبر مایه


1ـ نگرش کلى مدیر در حوزه عملی

الف ) نگرش به هویت انسان: در نظام مدیریت ماشینى، نگرش با هویت سخت افزارى و در نظام هاى مدیریت انداموار و اسلامى، نگرش با هویت نرم افزارى است، با این تفاوت که در مدیریت اسلامى، نگرش الهى نیز وجود دارد; یعنى: به انسان با این دید نگریسته مى شود که وى لایق کرامت انسانى بوده و مستعد رسیدن به قرب الهى و نیل به مقام جانشینى خداست، چنان که از مفهوم جانشینى در قرآن کریم فهمیده مى شود; آن جا که مى فرماید: «وَ اِذ قالَ رَبُّکَ لِلملائکةِ اِنّی جَاعلٌ فِى الارضِ خلیفةً» (بقره: 30); به یادآر آنگاه که پروردگار تو فرشتگان را فرمود: من در زمین خلیفه اى (از بشر) خواهم گماشت ناگفته پیداست که این احتمال نیز وجود دارد که انسان خود را در مسیرى قرار دهد که به بیراهه بینجامد و به جاى تکامل، به سیر قهقرایى کشانده شود، ولى از آن جا که هدف مدیریت اسلامى هدایت و رشد انسان هاست، مدیر اسلامى به فراخور افراد سازمان خویش، پیوسته در پى آن است که همگام با پیشرفت مادى مؤسسه خود و فراهم شدن امکانات مادى براى کارکنان، به رشد و تعالى معنوى افراد سازمانش نیز بیندیشد. لازم به ذکر است که بین آیه مزبور و آیه پیش از آن (آیات 29 و 30 بقره) ارتباط نزدیکى وجود دارد; زیرا خداوند از قبل، امکانات زندگى را فراهم کرده، سپس انسان را آفریده است، چنان که ابتدا فرمود: «خَلقَ لکم ما فِى الارضِ جمیعاً»; تمام آنچه را در زمین است براى شما آفرید. سپس فرمود: «اِنّی جَاعلٌ فِى الارضِ خَلیفةً...»; در زمین جانشینى از نوع بشر خواهم گماشت.

آمادگى زمین براى آفرینش انسان نکته اى است که مى توان از ارتباط میان دو آیه مزبور فهمید: همچنان که حضرت امیر(ع) در نهج البلاغه مى فرماید: «فَلمّا مَهَّدَ اَرْضَه و اَنْفَذَ اَمْرَهُ اختارَ آدم»; همین که زمین را گسترد و فرمانش را نافذ قرار داد، انسان را آفرید.

از این رو، با توجه به ارتباط این دو آیه، بعضى از مفسران چنین استنباط کرده اند که امکانات مادى شایسته است که در اختیار انسان قرار گیرد و باید ابزارى براى رشد معنوى و تکامل انسانى واقع گردد.

حال از آن جا که در مدیریت آموزشی با رویکرد اسلامى، رشد و تعالى بشر تنها در گرو پیشرفت اقتصادى نیست، بلکه رشد اقتصادى همسو با پویایى معنوى است، پس نیاز انسان الهى نیز با نیاز انسان مادى متفاوت خواهد بود. از این رو، نگرش مدیر اسلامى به نیاز انسان تنها تنکردى (فیزیولوژیکى) زیستى (بیولوژیکى) نیست، بلکه هر دو جنبه مى باشد و در این نظام، انسان در سازمان مى کوشد در سایه تلاش مادى، به برکات معنوى نیز دست یازد(سرمدی،1382).

ب) نگرش کار و کارکنان: در نظام هاى موجود، دیدگاه هاى کلى مدیران به کار و کارکنان متفاوت است. در نظام اسلامى، نظر کلى مدیر مفروضات نظریه X نیست، اگرچه به مفروضات نظریه Yنزدیک است. اما نظریه هاى مزبور هر کدام از دیدگاه خاص خود، فقط جنبه اى از ابعاد انسان را به تصویر کشیده و طبیعى است که نمى تواند سرشت انسان آگاه و مسؤولیت پذیر را تبیین کند. در نظام مدیریت اسلامى، انسان مسؤول اعمال خویش است: «کُلُّکم راع? وَ کُلُّکم مسؤولٌ»; همه شما همچون چوپان و همه شما مسؤولید(افجه ای ، 1383) .

مدیر آموزشی مسؤولیت را شخصى نمى داند، آن را الهى تلقى مى کند، در حالى که در نظام هاى دیگر، بسان حربه اى تلقى مى گردد که به انسان قدرت مى دهد تا در عرصه تمایلات شخصى خویش کوشش نمایدو به اهداف شخصىوسازمانى خود دست یابد.






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ